اردی‌بهشت

وقتی تو نیستی، من حزن هزار آسمان بی اردی بهشت را گریه می کنم ...

اردی‌بهشت

وقتی تو نیستی، من حزن هزار آسمان بی اردی بهشت را گریه می کنم ...

اردی‌بهشت

می گویم تا انتها حضور، چون زندگی را حضور او می دانم ...
حضور عاشق اش که سراسر حکمت است، سراسر حرمت
سراسر هنر است و تجلی

حضورش که از زندگی عقل و احساس می خواهد،
تشنگی می خواهد و تامل و تلاش ...

که مسیر را می نماید و می خواهد که با دل مان گام بر داریم،
خوب باشیم و تسلیم ...

که نهایت آرامش و عشق است و نه آسایش ...

دلا معاش چنان کن

جمعه, ۳۰ مهر ۱۳۹۵، ۱۰:۵۶ ب.ظ


یک اتفاقهایی میافتند گاهی که یاد خود قبلت بیفتی، اینکه کجا بودی و به کجا رسیدی.

اینکه یک چیزهایی را با زحمت به دست آورده بودی و دلمشغولیهای زیاد باعث شده کمرنگ شوند.

اینکه انسان هر چه که باشد موجود ضعیفیست در شرایط جدید و اگر خدا کمکش نباشد.

یکی کمتر یکی بیشتر

 

اتفاقی که در دوهفتهی اخیر افتاد و حداقل 5 نفر از حلقهی دوستیمان را درگیر یک موضوع به ظاهر ساده و در عمق پر از درس کرد چند نکتهی مثبت برای من داشت.

اول اینکه اعتماد یک نفر به من با ارزشترین و حساسترین نکتهی دوستی ماست و خیلی مراقبت میخواهد. حتا برای انتقال یک مطلب از دوستی به دوست دیگر که شاید چندان مهم به نظر نرسد.

دوم اینکه باید از برخوردهای هیجانی همیشه دوری کرد و زمان را واسطه قرار داد تا در آرامش مسائل حل شوند.

مهمترین چیز اینکه قضاوت کردن و حدس زدن را از ذهنم بگیرم و حالا با گذشت دو هفته میبینم چقدر حس خوبی دارد کنترلش.

..

.

گاهی باید بگذاری آدمهای مقابلت وقتی اشتباه میکنند سکوت و مدارای تو را ببینند. همیشه اثبات حق در فریاد نیست


پی نوشت:

                دلا معاش چُنان کن که گر بلغزد پای

                فرشته ات به دو دست دعا نگه دارد

                                                              حضرت ِ حافظ


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی