دوباره اردی بهشت به دیدنت می آیم
دوشنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۵، ۰۹:۲۸ ق.ظ
میخواهم برای دلی بنویسم که سخت تنگ است
تنگ از بودن در کنار آدمهایی که دوستشان دارد و میخواهد که همیشه باشند.
از دلی که دوست دارد دوستداشتنش را فریاد بزند ...
دلی که درونش یک چیزهایی هست که به زبان آوردن ندارد
دلی که خسته میشود گاهی
میدانی عزیز، لرزیدن و قند آب شدن را دوست دارد
خودش را سرگرم میکند بیشتر که تنگ بودنش را از یاد ببرد.
دلی که گاهی از ته تهش میخواهد شکر کند خدا را
برای تجربهی لحظههای کوچک شادیاش هر چند غم همیشه آن کنجش نشسته
دلی که میخواهد همیشه خدا عرش نشینش باشد
اما گاهی حس میکند گم شده است ...
که میداند دنیا حجاب شده است برایش ...
- ۹۵/۰۹/۲۲