اردی‌بهشت

وقتی تو نیستی، من حزن هزار آسمان بی اردی بهشت را گریه می کنم ...

اردی‌بهشت

وقتی تو نیستی، من حزن هزار آسمان بی اردی بهشت را گریه می کنم ...

اردی‌بهشت

می گویم تا انتها حضور، چون زندگی را حضور او می دانم ...
حضور عاشق اش که سراسر حکمت است، سراسر حرمت
سراسر هنر است و تجلی

حضورش که از زندگی عقل و احساس می خواهد،
تشنگی می خواهد و تامل و تلاش ...

که مسیر را می نماید و می خواهد که با دل مان گام بر داریم،
خوب باشیم و تسلیم ...

که نهایت آرامش و عشق است و نه آسایش ...

کیمیایی همچو صبر آدم ندید

پنجشنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۴، ۱۰:۵۷ ب.ظ


مهم ترین فکر و تلاش این روزها، ساختن یک شخصیت مستقله، 

که فکر میکنم بزرگ ترین اشتباهم طی سال های گذشته این بود که برای اتفاقی که باید می افتاد و رفتاری که باید از خودم نشون می دادم، منتظر تصمیم دیگران بودم

گاهی هزینه های سنگینی می پردازیم تا یاد بگیریم راه درست چیه. ان شا الله عاقبت به خیر شویم همه ...


پی نوشت 1:

در حال تمرین برای امتحان دوره ی خوش انجمن خوشنویسان ام، دو ماه وقت دارم


پی نوشت 2:

همان دو ماه پیش وقتی رویا تعریف کرد وقت گذراندتان را با هم، پرونده ات بسته شد. گذشت اما انگار با ما تو هنووووووز در نبردی!

هر چند نگران ات هستم با این روندی که برای زندگی عاطفی ات پیش گرفته ای و داری ادامه اش می دهی.


                                          از هر چه غیر صحبت او خسته می شویم

                                          ما و نگار و خلوت و یک گفتگو بس است


نظرات  (۲)

  • دختری از تبار تسنیم
  • سلام
    چرا ما ه حرف بزرگترامون گوش نمیدیم و آخرش میگیم: راست گفتی ها!!!
    یکی از سخت ترین کارای دنیا برام خوش نویسی...

  • به قلم: شکلات تلخ
  • حالا که 10 ماه بعد است و من این رو بعد میخونم باید بپرسم امتحان خوشنویسی چی شد؟

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی