اردی‌بهشت

وقتی تو نیستی، من حزن هزار آسمان بی اردی بهشت را گریه می کنم ...

اردی‌بهشت

وقتی تو نیستی، من حزن هزار آسمان بی اردی بهشت را گریه می کنم ...

اردی‌بهشت

می گویم تا انتها حضور، چون زندگی را حضور او می دانم ...
حضور عاشق اش که سراسر حکمت است، سراسر حرمت
سراسر هنر است و تجلی

حضورش که از زندگی عقل و احساس می خواهد،
تشنگی می خواهد و تامل و تلاش ...

که مسیر را می نماید و می خواهد که با دل مان گام بر داریم،
خوب باشیم و تسلیم ...

که نهایت آرامش و عشق است و نه آسایش ...

به نام او

چهارشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۸:۰۳ ب.ظ

سلام

شاید مهم‌ترین انگیزه ساخت این وبلاگ، تشویق یک دوست بود که گفت تو از آن‌هایی هستی که قلم دست بگیری خودش برایت می‌نویسد.

این روزها تصمیم گرفته‌ام بیشتر علایق هنری‌ام را دنبال کنم، انگار که تمام انگیزه و آرامش زندگی‌ام را در آن می‌بینم ...

نظرات  (۱)

  • به قلم: شکلات تلخ
  • حالا تمام بودنتان را اینجا خواندم.میدانی یکجورهایی عاشق کلمات هستم عاشق پیدا کردن آدمها از لابلای حرفهایی که مینویسند.عاشق زندگی در لابلای خطهای آدم ها.
    ممنون که نوشتید و مینویسید...
    سوم شهریور نودوپنج

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی