دست های تو از دل آوار جسدی نیمه جان در آوردند
چهارشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۴، ۱۰:۴۱ ب.ظ
وقتی به هر اتفاق ناگواری که افتاده خوب (قشنگ) نگاه می کنم، زندگی خیلی راحت تر و دل چسب تر می شود.
اون اتفاق به ظاهر خوب نیست و اگر بخوام تو فکر و خیال اینکه چرا اینطور شد و کاش نمی شد غرق بشم می تونم ساعت ها از درون بشکنم
می دونم خیلی وقت ها می شه که یک اتفاق به ظاهر بد و سیاه و سفید، سال ها بعد رنگی بشه و از خدای من همین بر می آد فقط.
پس ترجیح می دم به جای سیاه کردن فکر و دلم همیشه روشن شون نگه دارم و زیبا ...
پی نوشت:
پرهیز از نگاه کردن به کسی که شوق دیدنش کلافه ات کرده،
تردید مبهم ات را
به یقینی روشن تبدیل می کند:
عاشق شده ای
مصطفی مستور
- ۹۴/۰۹/۲۵