اردی‌بهشت

وقتی تو نیستی، من حزن هزار آسمان بی اردی بهشت را گریه می کنم ...

اردی‌بهشت

وقتی تو نیستی، من حزن هزار آسمان بی اردی بهشت را گریه می کنم ...

اردی‌بهشت

می گویم تا انتها حضور، چون زندگی را حضور او می دانم ...
حضور عاشق اش که سراسر حکمت است، سراسر حرمت
سراسر هنر است و تجلی

حضورش که از زندگی عقل و احساس می خواهد،
تشنگی می خواهد و تامل و تلاش ...

که مسیر را می نماید و می خواهد که با دل مان گام بر داریم،
خوب باشیم و تسلیم ...

که نهایت آرامش و عشق است و نه آسایش ...

امید آخرین اگر تویی برای من بمان

يكشنبه, ۶ دی ۱۳۹۴، ۱۱:۳۷ ب.ظ


دو سال پیش که با دوستان واقعا دوست داشتنی کارشناسی دور هم جمع شده بودیم، خبر جدا شدن دو نفر از بچه‌ها سخت دل‌مون رو آزرد. ام‌روز بعد از دو سال که همون جمع رو دیدیم، خبر جدا شدن دو نفر دیگه حال‌مون رو گرفت.

یکی از پسرها که این تجربه‌ش رو گفت، از روی مهر زیادش نشست و کلی از تجربه‌هاش گفت و من بغض رو تو چشم‌هاش و صداش دیدم. از دوست داشتنی می‌گفت که از طرف مقابل‌ش ندیده بود و این موضوع رو عامل مهمی تو دووم زندگی مشترک می‌دونست.


هر چقدر هم جدا شدن زیاد بشه تو جامعه، عادی نمی‌شه و از بار دل‌شکستگی‌ش کم نمی‌شه. کاش متعهدتر بشیم به روابط‌مون، به اخلاق، به آدم‌های دیگه و به زندگی شخصی خودمون.


هم‌نشینم به خیال تو  و آسوده دلم 

کین وصالی‌ست که در پی غم هجرانش نیست


ذوقی کاشانی


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی