اردی‌بهشت

وقتی تو نیستی، من حزن هزار آسمان بی اردی بهشت را گریه می کنم ...

اردی‌بهشت

وقتی تو نیستی، من حزن هزار آسمان بی اردی بهشت را گریه می کنم ...

اردی‌بهشت

می گویم تا انتها حضور، چون زندگی را حضور او می دانم ...
حضور عاشق اش که سراسر حکمت است، سراسر حرمت
سراسر هنر است و تجلی

حضورش که از زندگی عقل و احساس می خواهد،
تشنگی می خواهد و تامل و تلاش ...

که مسیر را می نماید و می خواهد که با دل مان گام بر داریم،
خوب باشیم و تسلیم ...

که نهایت آرامش و عشق است و نه آسایش ...

اندازه تو هیچکس مهربان نبود

يكشنبه, ۲ اسفند ۱۳۹۴، ۰۹:۲۳ ب.ظ


می دانی عزیز،

هر چقدر هم که آدم خوش بین و آرام و مثبتی باشی، ته دلت این است که کی تمام می شود این دنیای پر از رنج

کی می توانم پناه بیاورم به آغوش تو

تا کی می توانم نگران این باشم که کاری نکنم تو را برنجاند، بندگان تو را برنجاند،

نگران اینکه نکند حرکت یا حرفی حتا در قالب جمله ای آبرویی از کسی ببرد یا دلی را بشکند.

هر چند تمام این نگرانی و تلاش آخرش هم ختم نمیشود به موفقیت، خودم خوب می دانم ...

نگران اینکه در دنیای امروز حتا یک ریال با شک از گلویم پایین برود،

نگران ریختن آبروی خودم باشم، نگران اینکه نکند کاری کنم که پشت سرم حرفی بزنند که حق نیست.

گفتی انسان را در رنج آفریدی، رنجی که عاقبتش پیش تو خیر باشد تحمل کردنی ست،

 اما امان از این نگرانی ها، از این غفلت ها ...


پی نوشت 1: عزیز، هم نشین صالح تا می توانی روزی مان قرار بده ...


پی نوشت 2:

                آشنایان ره عشق، در این بحر عمیق

                غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده


کاش یکی از این ها می شدم. کوچکی جانم است که اجازه اش را نمی دهد ...


پی نوشت 3: به این رنج ها، رنج دیدن ظلم در سر تا سر دنیا را هم اضافه کن 



نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی